اسماعیل رمضانی:<BR>
«من یکبار گفتم اگر میخواهید یک جامعه را آزاد کنید، تمام چیزی که نیاز دارید اینترنت است.اشتباه میکردم... متأسفانه، اتفاقات پس از انقلاب مانند یک مشت در شکم بود.<BR>
<BR>
آرمانشهر محو شد، ما نتوانستیم با یکدیگر به اجماع برسیم و کشمکشهای سیاسی باعث بروز تضاد و دوقطبی شدن جامعه شد. شبکههای اجتماعی این وضعیت را وخیمتر کردند چون تنها باعث انتقال آسانتر اخبار و اطلاعات غلط، شایعهها و سخنان نفرتآمیز شد. محیط آن زمان کاملا سمی بود. دنیای مجازی من تبدیل به میدان جنگی مملو از دروغ، اخبار غلط و سخنان نفرتآمیز شد.»<BR>
وایمکس نیوز- فکر میکنید اینها حرفهای چهکسی باشد؟ این حرفها را تازگیها «وائل غنیم» زده. برای اینکه او را بهتر بشناسید باید بدانید که انقلاب مصر و موج اعتراضات در این کشور با فراخوان تجمع در روز 25ژانویه در صفحه «کلنا خالد سعید» بهعنوان روز انقلاب بر ضدفقر، فساد و بیکاری مصر در فیس بوک آغاز شد. صفحه «همه ما خالد سعید هستیم» به سعید، جوان مصری اشاره داشت که بر اثر شکنجه پلیس، جان سپرد اما مسئولان از پذیرش مسئولیت آن خودداری کردند. این فراخوان برای انجام اعتراضات در مصر، توسط یک گروه جوانان حامی دمکراسی به نام جنبش 6 آوریل انجام شد. روز 25 ژانویه از آن رو پیشنهاد شد که «روز ملی پلیس» در مصر است. دهها هزار نفر در یک صفحه فیسبوک اعلام کردند که در تظاهرات شرکت خواهند کرد. وزارت کشور مصر اعلام کرده بود که با قاطعیت با قانونشکنان برخورد خواهد کرد زیرا براساس قانون شرایط اضطراری، تظاهرات خیابانی ممنوع است؛ اما با همه اینها اعتراضات و شورشها در چندین شهر ادامه پیدا کرد و مصریهای بیشماری با عطش نابودی مبارک و از میان برداشتن ظلمها و تبعیضات 30ساله در 25ژانویه تجمع کردند و روز اول انقلاب با نام روز خشم ملت مصر آغاز شد. تجمع چند هزار نفری در روزهای پس از25 ژانویه به تجمعات و راهپیماییهای میلیونی در قاهره برای سرنگونی مبارک تبدیل شد و چندماه بعد همین اتفاق عملا افتاد.
وائل غنیم مدیر منطقهای گوگل در خاورمیانه بود و البته مدیر همین صفحه مشهور«کلنا خالد سعید» در فیس بوک که در واقع نخستین قرار برگزاری راهپیمایی اعتراضآمیز در مصر، در آن گذاشته شد. او 2روز پس از آغاز انقلاب مصر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد اما دستگیری او به دلیل اعتراضهای جهانی 12 روز بیشتر ادامه نداشت.
حالا لطفا یکبار دیگر حرفهای او را بخوانید. آیا اینترنت در ابعاد کلان خویش و شبکههای اجتماعی بهعنوان یک ابزار رسانهای در این فضای مجازی برای رهایی بشر و رسیدن به رؤیای شیرین آزادی بیان پدید آمدهاند و یا فضایی بیقید و بند هستند که هر کسی به هر منظوری میتواند از آن استفاده کند؟ چرا هم میتواند انقلاب بیافریند و هم میتواند آن را منحرف کند؟ این چاقوی تیز دو دم عاقبت موجب رهایی بشر خواهد شد و یا او را در هرج و مرج و تباهی فرو خواهد برد؟ بهنظر میرسد انتخاب این راه دست خودمان است. فضای مجازی اگر شهر هرتی باشد که نه قانونی بشناسد و نه قابل کنترل باشد فرقی با جنگل ندارد. توی جنگل هم تنها زور و قانون بقا حکمرانی میکند.اگر بر تمایلات نفسانی و غرایز حیوانی و ارزشهای دنیوی خود لجام عقل و اخلاق و دینداری نزنیم، نمیتوان انسانی زندگی کرد چه در زندگی واقعی و چه در فضای مجازی. تنها دانش، تجربه و مهارت ما در برخورد با بیاخلاقیها و رواج منیتها و رفتارهای غیرانسانی در این فضاست که میتواند آن را از «جنگل» به «مدینه» تبدیل کند وگرنه مطمئن باشید بربریت دیگری در انتظار جامعه انسانی خواهد بود.
منبع: همشهری آنلاین